فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 492
سلامي چو بوي خوش آشنايي ، بدان مردم ديده روشنايي درودي چو نور دل پارسايان ، بدان شمع خلوتگه پارسايي نمي بينم از همدمان هيچ بر جاي ، دلم خون شد از غصه ساقي کجايي ز کوي مغان رخ مگردان که آن جا ، فروشند مفتاح مشکل گشايي عروس جهان گر چه در حد حسن است ، ز حد مي برد شيوه بي وفايي دل خسته من گرش همتي هست ، نخواهد ز سنگين دلان موميايي مي صوفي افکن کجا مي فروشند ، که در تابم از دست زهد ريايي رفيقان چنان عهد صحبت شکستند ، که گويي نبوده ست خود آشنايي مرا گر تو بگذاري اي نفس طامع ، بسي پادشايي کنم در گدايي بياموزمت کيمياي سعادت ، ز همصحبت بد جدايي جدايي
مکن حافظ از جور دوران شکايت
،
چه داني تو اي بنده کار خدايي
تعبیر:
به خود تکیه کن و از توانمندی خود استفاده ببر. از دوستان و همنشینان بد و گمراه دوری کن تا به تو ضربه نزنند. از ریاکاران بپرهیز تا بیشتر از این دچار صدمه و زیان نشوی. به خداوند امیدوار باش و به او توکل کن سپس به کار و تلاش بپرداز تا به هدف برسی. واقع بین باش و آرزوهای خود را با واقعیات زندگیت تطابق بده.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 96
درد ما را نيست درمان الغياث ، هجر ما را نيست پايان الغياث دين و دل بردند و قصد جان کنند ، الغياث از جور خوبان الغياث در بهاي بوسه اي جاني طلب ، مي کنند اين دلستانان الغياث خون ما خوردند اين کافردلان ، اي مسلمانان چه درمان الغياث
همچو حافظ روز و شب بي خويشتن
،
گشته ام سوزان و گريان الغياث
تعبیر:
بسیار نا امید و مأیوس هستی و آرزو های خود را بر باد رفته می بینی. واقعیت های زندگی را ببین و اسیر احساس خود نباش. هر حادثه و پیشامدی، تجربه ی بزرگی برای آینده ای بهتر است.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 158
من و انکار شراب اين چه حکايت باشد ، غالبا اين قدرم عقل و کفايت باشد تا به غايت ره ميخانه نمي دانستم ، ور نه مستوري ما تا به چه غايت باشد زاهد و عجب و نماز و من و مستي و نياز ، تا تو را خود ز ميان با که عنايت باشد زاهد ار راه به رندي نبرد معذور است ، عشق کاريست که موقوف هدايت باشد من که شب ها ره تقوا زده ام با دف و چنگ ، اين زمان سر به ره آرم چه حکايت باشد بنده پير مغانم که ز جهلم برهاند ، پير ما هر چه کند عين عنايت باشد
دوش از اين غصه نخفتم که رفيقي مي گفت
،
حافظ ار مست بود جاي شکايت باشد
تعبیر:
حتماً از راهنمایی و مشورت دیگران استفاده کن زیرا در این کاری که در پیش گرفته ای به تجربه ی دیگران نیاز داری. کبر و غرور را رها کن.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 373
خيز تا خرقه صوفي به خرابات بريم ، شطح و طامات به بازار خرافات بريم سوي رندان قلندر به ره آورد سفر ، دلق بسطامي و سجاده طامات بريم تا همه خلوتيان جام صبوحي گيرند ، چنگ صبحي به در پير مناجات بريم با تو آن عهد که در وادي ايمن بستيم ، همچو موسي ارني گوي به ميقات بريم کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنيم ، علم عشق تو بر بام سماوات بريم خاک کوي تو به صحراي قيامت فردا ، همه بر فرق سر از بهر مباهات بريم ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد ، از گلستانش به زندان مکافات بريم شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش ، گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم قدر وقت ار نشناسد دل و کاري نکند ، بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم فتنه مي بارد از اين سقف مقرنس برخيز ، تا به ميخانه پناه از همه آفات بريم در بيابان فنا گم شدن آخر تا کي ، ره بپرسيم مگر پي به مهمات بريم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مريز
،
حاجت آن به که بر قاضي حاجات بريم
تعبیر:
قدر لحظات را بدان و بیهوده آنها را به هدر نده. در این راه احساسات را رها کن و به عقل و تدبیر خود تکیه کن. راه سخت و دشواری در پیش داری. از دوستان خیر اندیش کمک بطلب و با آنان مشورت کن. به خدا توکل کن تا آرامش خاطر داشته باشی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 16
خمي که ابروي شوخ تو در کمان انداخت ، به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود ، زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت به يک کرشمه که نرگس به خودفروشي کرد ، فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوي کرده مي روي به چمن ، که آب روي تو آتش در ارغوان انداخت به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم ، چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت بنفشه طره مفتول خود گره مي زد ، صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت ز شرم آن که به روي تو نسبتش کردم ، سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت من از ورع مي و مطرب نديدمي زين پيش ، هواي مغبچگانم در اين و آن انداخت کنون به آب مي لعل خرقه مي شويم ، نصيبه ازل از خود نمي توان انداخت مگر گشايش حافظ در اين خرابي بود ، که بخشش ازلش در مي مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
،
مرا به بندگي خواجه جهان انداخت
تعبیر:
از روزگار و سرنوشت خود شکایت می کنی اما غم نخور. روزگار همیشه به یک منوال نمی چرخد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 494
اي دل گر از آن چاه زنخدان به درآيي ، هر جا که روي زود پشيمان به درآيي هش دار که گر وسوسه عقل کني گوش ، آدم صفت از روضه رضوان به درآيي شايد که به آبي فلکت دست نگيرد ، گر تشنه لب از چشمه حيوان به درآيي جان مي دهم از حسرت ديدار تو چون صبح ، باشد که چو خورشيد درخشان به درآيي چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت ، کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآيي در تيره شب هجر تو جانم به لب آمد ، وقت است که همچون مه تابان به درآيي بر رهگذرت بسته ام از ديده دو صد جوي ، تا بو که تو چون سرو خرامان به درآيي
حافظ مکن انديشه که آن يوسف مه رو
،
بازآيد و از کلبه احزان به درآيي
تعبیر:
در کاری که می خواهی انجام بدهی دقت کن و عجولانه تصمیم نگیر تا خدای ناکرده پشیمان نشوی. به سخنان هر کس گوش فرا نده. آنها را با دقت سبک و سنگین کن. غمگین و ناامید نباش. به مراد و مطلوب خود می رسی اگر با احتیاط و عاقلانه رفتار کنی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 390
افسر سلطان گل پيدا شد از طرف چمن ، مقدمش يا رب مبارک باد بر سرو و سمن خوش به جاي خويشتن بود اين نشست خسروي ، تا نشيند هر کسي اکنون به جاي خويشتن خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت ، کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن تا ابد معمور باد اين خانه کز خاک درش ، هر نفس با بوي رحمان مي وزد باد يمن شوکت پور پشنگ و تيغ عالمگير او ، در همه شهنامه ها شد داستان انجمن خنگ چوگاني چرخت رام شد در زير زين ، شهسوارا چون به ميدان آمدي گويي بزن جويبار ملک را آب روان شمشير توست ، تو درخت عدل بنشان بيخ بدخواهان بکن بعد از اين نشکفت اگر با نکهت خلق خوشت ، خيزد از صحراي ايذج نافه مشک ختن گوشه گيران انتظار جلوه خوش مي کنند ، برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن مشورت با عقل کردم گفت حافظ مي بنوش ، ساقيا مي ده به قول مستشار موتمن
اي صبا بر ساقي بزم اتابک عرضه دار
،
تا از آن جام زرافشان جرعه اي بخشد به من
تعبیر:
به زودی خبرهای خوشی به تو می رسد و همه چیز رنگ و بوی دیگری می گیرد. دوران ناراحتی به سر می رسد و شاهد مقصود را در آغوش می کشی به شرط آنکه فرصت را غنیمت شماری. اجازه نده مغرضان تو را نا امید کنند.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 279
خوشا شيراز و وضع بي مثالش ، خداوندا نگه دار از زوالش ز رکن آباد ما صد لوحش الله ، که عمر خضر مي بخشد زلالش ميان جعفرآباد و مصلا ، عبيرآميز مي آيد شمالش به شيراز آي و فيض روح قدسي ، بجوي از مردم صاحب کمالش که نام قند مصري برد آن جا ، که شيرينان ندادند انفعالش صبا زان لولي شنگول سرمست ، چه داري آگهي چون است حالش گر آن شيرين پسر خونم بريزد ، دلا چون شير مادر کن حلالش مکن از خواب بيدارم خدا را ، که دارم خلوتي خوش با خيالش
چرا حافظ چو مي ترسيدي از هجر
،
نکردي شکر ايام وصالش
تعبیر:
روزگار خوشی در پیش خواهی داشت. قدر لحظات آن را بدان و خداوند را سپاسگزار باش. مغرور و خودپسند نباش و دوستان را از خود نرنجان.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 46
گل در بر و مي در کف و معشوق به کام است ، سلطان جهانم به چنين روز غلام است گو شمع مياريد در اين جمع که امشب ، در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است در مذهب ما باده حلال است وليکن ، بي روي تو اي سرو گل اندام حرام است گوشم همه بر قول ني و نغمه چنگ است ، چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است در مجلس ما عطر مياميز که ما را ، هر لحظه ز گيسوي تو خوش بوي مشام است از چاشني قند مگو هيچ و ز شکر ، زان رو که مرا از لب شيرين تو کام است تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است ، همواره مرا کوي خرابات مقام است از ننگ چه گويي که مرا نام ز ننگ است ، وز نام چه پرسي که مرا ننگ ز نام است ميخواره و سرگشته و رنديم و نظرباز ، وان کس که چو ما نيست در اين شهر کدام است با محتسبم عيب مگوييد که او نيز ، پيوسته چو ما در طلب عيش مدام است
حافظ منشين بي مي و معشوق زماني
،
کايام گل و ياسمن و عيد صيام است
تعبیر:
ایام به کام تو است و به آرزوهای خود خواهی رسید اما چشم بصیرت را باز کن تا شادکامی و سرور تو دائمی و همیشگی باشد.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 259
منم که ديده به ديدار دوست کردم باز ، چه شکر گويمت اي کارساز بنده نواز نيازمند بلا گو رخ از غبار مشوي ، که کيمياي مراد است خاک کوي نياز ز مشکلات طريقت عنان متاب اي دل ، که مرد راه نينديشد از نشيب و فراز طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق ، به قول مفتي عشقش درست نيست نماز در اين مقام مجازي بجز پياله مگير ، در اين سراچه بازيچه غير عشق مباز به نيم بوسه دعايي بخر ز اهل دلي ، که کيد دشمنت از جان و جسم دارد باز
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
،
نواي بانگ غزل هاي حافظ از شيراز
تعبیر:
با صبر و تحمل می توانی از گرداب مشکلات رها شوی. نا امید و مأیوس نباش. روزگار در کنار سختیها، پیروزی و شادمانی را نیز به همراه دارد. فقط با ایمان و اخلاص می توانی به آرزوهای خود دست یابی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 83
گر ز دست زلف مشکينت خطايي رفت رفت ، ور ز هندوي شما بر ما جفايي رفت رفت برق عشق ار خرمن پشمينه پوشي سوخت سوخت ، جور شاه کامران گر بر گدايي رفت رفت در طريقت رنجش خاطر نباشد مي بيار ، هر کدورت را که بيني چون صفايي رفت رفت عشقبازي را تحمل بايد اي دل پاي دار ، گر ملالي بود بود و گر خطايي رفت رفت گر دلي از غمزه دلدار باري برد برد ، ور ميان جان و جانان ماجرايي رفت رفت از سخن چينان ملالت ها پديد آمد ولي ، گر ميان همنشينان ناسزايي رفت رفت
عيب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه
،
پاي آزادي چه بندي گر به جايي رفت رفت
تعبیر:
در طریق دوستی و محبت باید سختی ها و ملامت ها را تحمل کرد. راه رسیدن به هدف ناهموار و سخت است. با صبر و شکیبایی همه ی رنج ها و حسرت ها را می توان از بین برد. نباید سعی و تلاش را رها کنی.
فال حافظ روزانه دوشنبه 27 اسفند 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 115
درخت دوستي بنشان که کام دل به بار آرد ، نهال دشمني برکن که رنج بي شمار آرد چو مهمان خراباتي به عزت باش با رندان ، که درد سر کشي جانا گرت مستي خمار آرد شب صحبت غنيمت دان که بعد از روزگار ما ، بسي گردش کند گردون بسي ليل و نهار آرد عماري دار ليلي را که مهد ماه در حکم است ، خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد بهار عمر خواه اي دل وگرنه اين چمن هر سال ، چو نسرين صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد خدا را چون دل ريشم قراري بست با زلفت ، بفرما لعل نوشين را که زودش باقرار آرد
در اين باغ از خدا خواهد دگر پيرانه سر حافظ
،
نشيند بر لب جويي و سروي در کنار آرد
تعبیر:
زندگی را سهل و آسان بگیر. دوستان خود را فراموش نکن و تکبر و خودپسندی را رها کن. با دوستان با مروت و مهربانی رفتار کن. از طعنه و سرزنش دوستان بپرهیز.